موشن گرافیک را یاد بگیرید

موشن گرافیک اصطلاحی است که ما اغلب در پست ها و کارهای خود استفاده می کنیم. برای کسانی که در داخل صنعت هستند ، درک آنچه که ما در مورد آن صحبت می کنیم آسان است. اما اگر تازه به اینجا رسیده اید یا در دنیای موشن گرافیک شروع می کنید ، احتمالاً هر چند وقت یک بار از خود س yourselfال کرده اید که موشن گرافیک به معنای واقعی چیست؟ به خصوص ، وقتی می بینید که به روش های مختلف ، مانند فقط انیمیشن ، به آن ارجاع داده می شود.

 

من اکنون همه چیز را برای شما واضح تر می کنم ، بنابراین شما می توانید برای مکالمات بعدی ما با ما باشید.

 

از طراحی های استاتیک تا متحرک

زمانی پیش از وجود موشن گرافیک وجود داشت که قطعات طراحی گرافیک فقط در قالب تخت و ثابت کار می کردند.

 

موشن گرافیک به عنوان یک کلمه مرکب به معنی گرافیک در حرکت است. این ساده ترین تعریفی است که می توانید دریافت کنید. وقتی دانش طراحی را بدست آوریم و آن را به رسانه های جدید بیاوریم و فاکتور زمان و مکان را به آن اضافه کنند ، در مورد موشن گرافیک صحبت می کنیم. به روشی ساده تر ، تقریباً هر آنچه که حرکت می کند و شامل یک عنصر گرافیکی می شود ، موشن گرافیک است.

 

اولین حضور در سینما

موشن گرافیک سیر تکاملی علم و فناوری را دنبال می کند. مانند طراحی وب ، که تنها با توسعه اینترنت امکان پذیر بود ، موشن گرافیک نیز فقط به دلیل توسعه تصاویر متحرک ، به ویژه سینما امکان پذیر بود.

 

در ابتدا می توانستید این نوع کارها را به عنوان افتتاحیه عنوان برای فیلم ها پیدا کنید. آنها به روش های مختلفی مورد استفاده قرار گرفتند و حداکثر آن را کشف کردند.

 

حدود دهه 1940 بود که موشن گرافیک از طریق کارهای آزمایشی Oskar Fischinger و Norman McLaren آغاز شد. در دهه 1950 طراحان شگفت انگیز مانند Saul Bass ، Maurice Binder و Pablo Ferro به موشن گرافیک ظهور خاصی دادند.

 

فیلم هایی که آن هنرمندان در آن کار می کردند - هنوز هم امروز - مرجع و الهام بخش عظیمی از طراحان موشن گرافیک هستند. این یک روش خلاقانه برای بازی با کلمات و عناصر گرافیکی بود که مردم قبلاً هرگز ندیده بودند و این نقطه ورود محبوبیت بیشتر موشن گرافیک بود ، که در آن زمان نه تنها به سینما بلکه به تلویزیون اصلی نیز رسید.

 

جایی که امروز آن را می بینیم

همانطور که در سینما بود ، از زمان پیشرفت این فناوری ، موشن گرافیک به مهمترین دوره وجود خود تاکنون رسیده است. میزان محتوای ویدئویی و صفحات نمایش امروزی ما کاملاً مناسب رشد این رشته است.

 

اینترنت ، تلویزیون ، سینما ، برنامه های تلفن همراه ، بازی های ویدیویی ... همه آنها از طریق موشن گرافیک زنده می شوند. هر متن ، هر گرافیکی که مشاهده می کنید در هر یک از آن سیستم عامل ها و هر رسانه ای در حال حرکت است ، توسط Motion Designer طراحی شده است. با رشد فناوری ، فضای بسیار بیشتری برای کار با طراحان حرکت مشاهده خواهیم کرد.

 

انسانها جذب حرکات می شوند. نه تنها این ، ما همچنین یاد گرفتیم و تجربه کردیم که ارسال م effectiveثرترین پیام ضروری است.

 

موشن گرافیک و انیمیشن

برای من ، این سخت ترین چیز برای تعریف است. هیچ تحقیق علمی درباره اینکه چه چیزی درست است و چه غلطی از نظر نحوه نامگذاری کارهایی که انجام می دهیم وجود ندارد. از آنچه در طول سالها خوانده ام و آنچه با سایر طراحانی که در صنعت ملاقات کردم صحبت کرده ام ، اساساً یک خط خوب وجود دارد که هر دو آنها را تقسیم می کند و بیشتر اوقات نامرئی است.

 

همانطور که در بالا توضیح دادم ، موشن گرافیک از ایده Graphics (یا طرحها) در حرکت ناشی می شود. قطعات موشن گرافیک شامل عناصر طراحی مانند اشکال ، تایپوگرافی ، ترکیب و غیره است. به خصوص در مورد ریشه آن ، می توانید در مورد آن فکر کنید که چگونه یک چاپ یا هر کار طراحی بصری ثابت را ترجمه کنید و به آن حرکات اضافه کنید.

 

انیمیشن می تواند گسترده تر باشد. این می تواند خود موشن گرافیک ، بلکه سایر سبک ها ، تکنیک ها و اهداف را نیز درگیر کند. از آنجا که موشن گرافیک از Design Field ناشی می شود ، بیشتر به عملکرد قطعه خود علاقه مند است و اینکه چگونه می تواند برای آنچه پیام ارسال می کند مثر باشد. از طرف دیگر ، انیمیشن می تواند معنایی مانند موشن گرافیک داشته باشد ، اما همچنین می تواند هنری تر و فقط با اهداف سرگرمی باشد.

 

در MOWE ، ما فقط در موشن گرافیک محدودیت نداریم. حتی اگر من ذاتاً و از نظر تحصیلات رسمی یک طراح حرکت هستم ، من معتقدم که از انیمیشن می توان معنایی عمیق تر از صرف فروش محصول یا خدمات استفاده کرد. برای من ، انیمیشن ها قادر به ارسال پیام های عمیق تر و تحریک احساساتی هستند که هیچ رسانه دیگری قادر به انجام آنها نیست.